یكی دیگر از نشست های سه جانبه افغانستان، پاكستان و ایالات متحده امریكا در شهر اسلام آباد پایتخت پاكستان برگزار شد. ششمین دور از این نشست ها طی روزهای پنجشنبه و جمعه 7 و 8 اردیبهشت (26 و 27 آوریل ) با بررسی موضوعات اساسی در روابط سه كشور، اوضاع جاری و آخرین تحولات منطقه پایان یافت. در این نشست 'جاوید لودین' معاون وزیر امور خارجه افغانستان و 'جلیل عباس جیلانی' قائم مقام وزیر امور خارجه پاكستان بعنوان سرپرست هیات های دیپلماتیك حاضر در كنار 'مارك گراسمن' نماینده ویژه اوباما در امور افغانستان و پاكستان حضور داشتند. علاوه بر آنكه هر سه نماینده به موضوعات مشترك و مبتلابه كابل، اسلام آباد و واشنگتن پرداختند برخی از موضوعات وجود دارد كه به عنوان ملاحظات هر یك از سه كشور ذكر شده مد نظر است. در ابتدا به بررسی كاركرد این گونه نشست ها، سپس به موضوعات عمومی و در نهایت به ملاحظات هر یك از اعضای این نشست خواهیم پرداخت.
* كاركرد نشست سه جانبه
-----------------------------------
عمدتا نشست های چندجانبه ای كه به صورت دوره ای و متداوم برگزار می شوند دارای كاركردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند. در بخش كاركردهای سیاسی تلاش می شود تا با یكسان سازی مواضع كشورها، عملكرد واحدهای سیاسی در یك خط موازی تعریف گردد. در بخش اقتصادی عمدتا هدف كشورها ارتقای روابط مالی - تجاری، حذف محدودیت ها و در نهایت بالا بردن عدد و رقم یا میزان واردات و صادرات در روابط كشورهای متحد است. در بخش فرهنگی كه امروزه به دال برتر - با عناوین مختلف - در روابط سیاسی كشورها تبدیل شده تلاش می شود تا از طریق برنامه های فرهنگی همانند تبادل دانشجو و یا هر برنامه دیگری كه در آن لایه های فعالیت فرهنگی پنهان شده، فرهنگ دو كشور به عنوان مقدمه دیگر اقدامات سیاسی و یا اقتصادی به هم نزدیك تر گردد. به عبارتی هدف اصلی همان موضوعی است كه تئوری كاركردگرایی از آن به عنوان انتقال همكاری از یك بخش به بخش دیگر یاد می كند. در كنار اهداف باید به شیوه یا روند كاركرد نشست های چند جانبه توجه كرد.
در حقیقت كاركرد نشست های چندجانبه در شرایط عادی كاملا متفاوت با شرایط بحرانی است. در شرایط عادی هیچ گونه تیرگی قابل توجهی كه مانع از عملكرد روان و مطلوب در روابط دوجانبه گردد وجود ندارد لذا تلاش می شود تا با ارتقای روابط، ضمن استحكام بخشیدن به روابط دو یا چند جانبه، كاركردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كه ذكر شد محقق گردد. اما در شرایط بحرانی تلاش می شود تا نشست چند جانبه ای كه به صورت دوره ای برگزار می شود به ابزار و اهرم موثر برای از بین بردن تیرگی و حل بحران تبدیل شود. یعنی در شرایط بحرانی نشست چندجانبه می تواند اوضاع را از حالت بحرانی به عادی تغییر دهد و با ایجاد این تغییر است كه زمینه برای انجام كاركردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آغاز می شود.
معمولا فضای حاكم بر نشست های سه جانبه ای كه بین مقامات یا نمایندگان كابل، اسلام آباد و واشنگتن برگزار می شود بین شرایط عادی و بحرانی در نوسان است. تفاوت بارزی كه اكنون بین ششمین نشست و نشست های قبلی وجود دارد آنست كه این نشست بعد از دوره ای طولانی از جولان شرایط بحرانی در روابط سه كشور برگزار شد. محوریت اصلی بحران در این دوره كنش و واكنش هایی است كه بین امریكا و پاكستان در جریان است. به همین دلیل این دور از نشست سه جانبه با تاخیری چند ماهه برگزار شد. دلیل این تاخیر اقدام پاكستان در نشان دادن قدرت استقلال در سیاست خارجی خود است . پاكستان نمی خواهد مرزهایش توسط امریكا مورد تجاوز قرار گیرد و یا همواره در معرض اتهامات امریكا در حمایت از گروههای تروریستی به خصوص شبكه حقانی قرار گیرد. بنابراین ششمین نشست سه جانبه به دنبال اجرای كاركرد دوم خود برای تحقق اهداف است . یعنی این نشست در ابتدا تلاش می كند تا هر مانعی را كه بر فضای روابط دو یا سه جانبه سایه افكنده برطرف و سپس كاركردهای مدنظر را عملیاتی كند.
هر چند عملیاتی شدن كاركردهای این نشست هر سه كشور را منتفع می سازد اما بیش از آنكه اسلام آباد و كابل در منافع آن سهیم باشند، امریكایی ها از منافع اصلی آن بهره مند خواهند شد. موضوعات عمومی كه در این نشست به آن پرداخته شد موید این گزاره است.
** موضوعات عمومی در نشست سه جانبه
--------------------------------------------------------
در این نشست نمایندگان پاكستان و افغانستان و همچنین 'مارك گراسمن' نماینده ویژه آمریكا در امور این دو كشور، دستاوردهای صلح و چالشهای فراروی این روند را بررسی كردند. این موضوع یكی از مهمترین مباحث جاری در روابط خارجی افغانستان و از چالشی ترین موضوعات برای امریكا در افغانستان است كه مرتبط با قرارداد همكاری استراتژیك افغانستان و امریكا است. در حقیقت این موضوع نشان دهنده آن است كه امریكایی ها می خواهند موضوعات مورد نظر در امور افغانستان را با مقامات و نمایندگان افغانستان و پاكستان به اشتراك بگذارند. بررسی این موضوع در این نشست می تواند حساسیت ها و یا نكته های مدنظر و قابل توجه دیگر بازیگران را برای امریكا شفاف سازد. دریافت دیدگاههای این بازیگران می تواند درصد موفقیت مذاكرات صلحی را كه امریكایی ها هدایت آنرا بر عهده دارند افزایش دهد. از طرفی امریكا می تواند نگاه افغانستان و پاكستان را نسبت به قاعده ای كه امریكایی ها برای دیگران در مذاكرات صلح نهادینه كرده اند تغییر دهد. امریكا با یكجانبه گرایی در مذاكرات صلح افغانستان و بی اعتنایی كه نسبت به افغانستان و پاكستان در تعیین قطر به عنوان مركزی برای تاسیس پایگاه سیاسی برای گروه طالبان داشت اعتراض مقامات افغانستان را برانگیخته بود. از طرفی پاكستان را مجبور كرده بود تا مذاكره با مقامات دوحه و عربستان را در برنامه خود قرار دهند. بنابراین امریكا می تواند اكنون ضمن دریافت نقطه نظرات این بازیگران اعتماد آنها را جلب كند و در آینده نیز ضمن آنكه جلوی اقدامات یكجانبه و مانع ساز آنها را می گیرد می تواند با تشریح اهداف به موفقیت مذاكرات صلح كمك كند. بخش دیگری از موضوع این نشست بررسی چالش های مذاكرات صلح بود. امریكا با بررسی این موضوع می تواند آن بخش از اهداف افغانستان و پاكستان را كه به عنوان چالش در مذاكرات تلقی می كند برطرف ساخته و در مراحل بالاتر با چالش هایی كه از جانب دیگر بازیگران مواجه می شود، از طریق همكاری با كابل و اسلام آباد می تواند با آن مقابله كند.
موضوع دیگر نشست سه جانبه، مباحث اقتصادی است. توسعه اقتصادی در دو كشور افغانستان و پاكستان بحثی 'محوری' و افزایش روابط اقتصادی موضوعی 'شبه محوری' این دور از مذاكرات صلح است . همانند طرح مارشال كه به دنبال تزریق پول به برخی از كشورها با هدف جلوگیری از گسترش تفكر كمونیسم بود اجرای ایده 'توسعه اقتصادی' بر این باور است كه كشورهای توسعه یافته كمتر به سمت اهداف ایدئولوژیك – یعنی آنچه در افغانستان و پاكستان به منشا بحران تبدیل شده است – حركت می كنند به عبارتی ایجاد طبقه متوسط به عنوان نتیجه توسعه اقتصادی می تواند شكل و ماهیت (فیزیك و تفكر) در افغانستان و پاكستان را تغییر دهد. این موضوع كه برآمده از تیم دموكرات حاكم بر كاخ سفید است همیشه در مذاكرات بر آن تاكید می گردد. افزایش روابط اقتصادی به عنوان موضوع شبه محوری نیز می تواند نیروی محركه ای قوی برای تحقق موضوع محوری یعنی توسعه اقتصادی باشد.
*** ملاحظات كابل، اسلام آباد و واشنگتن
-------------------------------------------------
در كنار موضوعات عمومی، هر یك از سه كشور ملاحظات خاص خود را دارند كه با توجه به موضوعات جدید شكل دیگری به خود گرفته است. یكی از موضوعات جدید بحث تمدید حضور امریكا در افغانستان تا سال 2024 است . این موضوع كه مورد توافق امریكا و افغانستان قرار گرفته و منتظر دریافت تایید نهایی از پارلمان امریكا و افغانستان است در داخل این دو كشور سبب برانگیخته شدن مخالفت هایی شده است. در كابل دكتر عبدالله عبدالله رییس حزب 'ائتلاف تغییر و امید' در راس هرم مخالفت ها قرار دارد. در واشنگتن مخالفان دولت، مردم و گروههایی كه رویكرد اقتصادی دارند با این موضوع مخالفند. اما در این نشست تلاش امریكا و افغانستان آنست كه به نوعی رضایت پاكستان را در این موضوع جلب كنند یا دستكم پاكستان را در این موضوع توجیه نمایند. پاكستان از كشورهایی است كه بشدت مخالف ادامه حضور امریكا در افغانستان پس از 2014 است .
همچنین از آنجایی كه دیدگاه پاكستان با استفاده از كانال های امنیتی و سیاسی همانند آی اس آی در افغانستان نافذ است، واشنگتن و كابل باید اسلام آباد را به پذیرش موضوع دیگری به نام همكاری استراتژیك افغانستان و امریكا مجاب كنند. موضوعی كه قرار است سند آن تا قبل از كنفرانس شیكاگو در تاریخ سی و یكم اردیبهشت و یكم خرداد (20 و 21 می ) به امضا برسد. همچنین این نشست می تواند مقدمه ای برای كنفرانس شیكاگو باشد. بی تردید نگاه و موضع واشنگتن در این كنفرانس در موفقیت یا شكست آن تاثیر بسزایی خواهد داشت. حاضر نشدن پاكستان در كنفرانس بن دوم به نوعی این كنفرانس را به لحاظ اعضای موثر شركت كننده، از تعادل خارج كرده بود.
موضوع دیگری كه در حاشیه این نشست رخ داد دیدارهای دوجانبه بود. در حاشیه این نشست سه جانبه، نشست دوجانبه بین نمایندگان پاكستان و افغانستان در خصوص ترور 'برهانالدین ربانی' رییس شورای عالی صلح افغانستان برگزار شد. در این نشست نمایندگان پاكستان و افغانستان درباره نحوه ترور برهانالدین ربانی گفتگو كردند. برهانالدین ربانی در 29 شهریور ماه سال گذشته در شهر كابل، هدف حمله انتحاری قرار گرفت و به شهادت رسید. با وجود آن كه چند روز پس از این واقعه هیئتی از افغانستان برای بررسی این حادثه به پاكستان رفت اما تاكنون پاسخ قانع كنندهای در این زمینه ارایه نشده است. همچنین در حملات انتحاری اخیری كه در كابل رخ داد و سفارت امریكا و انگلیس هدف قرار گرفت برخی از مقامات افغانستان، اسلام آباد را متهم اصلی این واقعه معرفی كردند. هر چند این امر می تواند باعث تسریع 'بحران اختلاف' در روابط دوجانبه شود اما برگزاری این نشست ها می تواند روابط بحرانی را تسكین بخشد و جلوی بحران های آینده را بگیرد.
یكی از مهمترین ملاحظات امریكا در این نشست مرتبط با اسلام آباد است. از اردیبهشت1390 (می 2011) تاكنون روابط دو كشور رو به افول نهاده و وقایعی همچون مرگ بن لادن در خاك پاكستان توسط نیروهای ویژه امریكا، تداوم حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریكا به خاك پاكستان، كشتن دو پاكستانی توسط 'ریموند دیویس' شهروند امریكایی و متهم كردن پاكستان به همكاری با شبكه حقانی از جمله نشانه های افول در روابط دوجانبه است. اما پس از آنكه پارلمان پاكستان با بازگشایی مسیر تداركاتی ناتو در خاك پاكستان به طور مشروط موافقت و اعلام كرد كه در صورت عذرخواهی رسمی واشنگتن از حمله پنج ماه پیش ناتو به مرز پاكستان (كه موجب بسته شدن مسیر تداركاتی ناتو شد) این مسیر بازگشایی میشود، بارقه های امیدی برای امریكا برای برقراری روابط مجدد با پاكستان ایجاد شده است. همین بارقه های امید سبب اعزام گراسمن به اسلام آباد برای مذاكرات دوجانبه با پاكستان شده است. با توجه به واكنش منفی اسلام آباد در برابر اقدام مصالحه جویانه امریكا، واشنگتن مجبور به پاسخ به این اقدام منفی شده است.
بر اساس اعلام منابع خبری 'ویكتوریا نولند' سخنگوی وزارت خارجه آمریكا، از بی نتیجه بودن مذاكرات دو روزه 'مارك گراسمن' نماینده ویژه آمریكا در امور افغانستان و پاكستان با مقامات اسلامآباد خبر داد. محورهای اصلی مذاكرات گراسمن با مقامات پاكستانی، موضوع بازگشایی مسیر تداركاتی ناتو به افغانستان، متوقف شدن روند حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریكایی به خاك پاكستان و عذرخواهی آمریكا از اسلامآباد به خاطر حمله مرزی چند ماه پیش ناتو به پست مرزی پاكستان بود اما طرفین نتوانستند در این باره با یكدیگر به توافق برسند. اگرچه انتظار میرفت كه مقامات ارشد وزارت امور خارجه پاكستان و آمریكا بتوانند در این مذاكرات با یكدیگر به توافق برسند اما بعد از اینكه پاكستان خواهان عذرخواهی رسمی و غیر مشروط آمریكا به خاطر حمله ناتو به مرز پاكستان شد روند این مذاكرات تغییر كرد. امریكا نیز با لغو كردن 100 پروژه ای كه توسط آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده (USAID) در حال انجام بود واكنش نشان داد.
آژانس توسعه بین المللی امریكا اعلام كرد كه تا سال 2013 تعداد پروژههای خود در پاكستان را از 150 به 35 پروژه كاهش میدهد. این سازمان در زمان حاضر كمكهای خود را در پنج بخش اصلی انرژی، رشد اقتصادی، ایجاد ثبات، آموزش و بهداشت متمركز كرده است و قصد دارد برای اجرای برخی پروژههای خود از همكاری بخش خصوصی و دولتی پاكستان استفاده كند. قرار است این سازمان در سال 2012، حدود 865 میلیون دلار در پروژههای پاكستان سرمایهگذاری كند. هر چند مقامات این سازمان اعلام كرده اند كه ما خواهان اجرای برنامههای متمركزتر و موثرتر در پاكستان هستیم و این اقدام به معنای كاهش میزان كمكها به پاكستان نخواهد بود و تیرگی رابطه آمریكا و پاكستان هیچ تاثیری بر كمكهای غیرنظامی آمریكا به پاكستان نخواهد داشت اما یكی از كاركردهای این سازمان تحقق اهداف نرم و سخت امریكا است . اهداف سختی كه این آژانس در پاكستان دنبال می كند ساختن زیربناهای اساسی در اسلام آباد است. ساختن زیربناها در پاكستان می تواند به تغییر اذهان در این كشور برای برقراری رابطه با امریكا به عنوان اهداف نرم عمل كند. یعنی حتی وقتی كه امریكا رابطه اش با پاكستان دچار تنش است همه دریچه ها را بر روی آن نمی بندد زیرا امریكایی ها می دانند كه در آینده به خصوص در موضوع مذاكرات صلح یا در بحث ادامه حضور در افغانستان برای فراغت از چالش های امنیتی یا در نهایت بحث خروج از افغانستان به اسلام آباد نیاز بیشتری خواهند داشت.
تحقیق**م.پ**1358